loading...
وبگاه تفریحی و عاشقانه انیس پیک
آخرین ارسال های انجمن
anis بازدید : 327 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!

این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.

وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه سر در نمیارم!

راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.




با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌صدا بغل دستم وایساد. من هم بی‌معطلی پریدم توش.

اینقدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!

خیلی ترسیدم. داشتم به خودم می‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی‌صدا راه افتاد.

هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه!

تمام تنم یخ کرده بود. نمی‌تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می‌رفت طرف دره.

تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.

تو لحظه‌های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده.

نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می‌رفت، یه دست می‌اومد و فرمون رو می‌پیچوند.

از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در روباز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند می‌دویدم که هوا کم آورده بودم.

دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم.

وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفرخیس اومدن تو، یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود.

 

 

منبع:سه علی سه

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بهتریــــن وبسایت تفریـــــحی 💞💞💞 اس ام اس،آهنگ،شعر،داستان،رمان،عکس و ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
  • شنبه 11 دی 1395
  • جمعه 12 شهريور 1395
  • يکشنبه 06 تير 1395
  • يکشنبه 16 خرداد 1395
  • پنجشنبه 06 خرداد 1395
  • جمعه 10 ارديبهشت 1395
  • يکشنبه 05 ارديبهشت 1395
  • سه شنبه 31 فروردين 1395
  • يکشنبه 29 فروردين 1395
  • شنبه 28 فروردين 1395
  • پنجشنبه 19 فروردين 1395
  • پنجشنبه 20 اسفند 1394
  • شنبه 15 اسفند 1394
  • يکشنبه 11 بهمن 1394
  • جمعه 09 بهمن 1394
  • پنجشنبه 08 بهمن 1394
  • شنبه 9 آبان 1394
  • چهارشنبه 6 آبان 1394
  • پنجشنبه 02 مهر 1394
  • شنبه 21 شهريور 1394
  • شنبه 27 تير 1394
  • پنجشنبه 25 تير 1394
  • چهارشنبه 24 تير 1394
  • يکشنبه 21 تير 1394
  • پنجشنبه 18 تير 1394
  • چهارشنبه 17 تير 1394
  • سه شنبه 16 تير 1394
  • دوشنبه 15 تير 1394
  • شنبه 13 تير 1394
  • دوشنبه 01 تير 1394
  • يکشنبه 31 خرداد 1394
  • شنبه 30 خرداد 1394
  • جمعه 29 خرداد 1394
  • پنجشنبه 28 خرداد 1394
  • چهارشنبه 27 خرداد 1394
  • سه شنبه 26 خرداد 1394
  • دوشنبه 25 خرداد 1394
  • يکشنبه 24 خرداد 1394
  • شنبه 23 خرداد 1394
  • جمعه 22 خرداد 1394
  • پنجشنبه 21 خرداد 1394
  • چهارشنبه 20 خرداد 1394
  • سه شنبه 19 خرداد 1394
  • دوشنبه 18 خرداد 1394
  • يکشنبه 17 خرداد 1394
  • جمعه 15 خرداد 1394
  • پنجشنبه 14 خرداد 1394
  • چهارشنبه 13 خرداد 1394
  • دوشنبه 11 خرداد 1394
  • يکشنبه 10 خرداد 1394
  • چهارشنبه 06 خرداد 1394
  • چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 29 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 28 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 24 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 23 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 22 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 21 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 20 ارديبهشت 1394
  • شنبه 19 ارديبهشت 1394
  • جمعه 18 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 17 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 16 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
  • دوشنبه 14 ارديبهشت 1394
  • يکشنبه 13 ارديبهشت 1394
  • شنبه 12 ارديبهشت 1394
  • جمعه 11 ارديبهشت 1394
  • پنجشنبه 10 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 09 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 08 ارديبهشت 1394
  • سه شنبه 18 فروردين 1394
  • نظرسنجی
    چند سالتونه؟
    چه مطالبی مورد پسندتون هستند؟
    موقع تنهایی موسیقی های کدوم رپر رو گوش میدید؟
    عشقــــ...!
    و عشق را 
    کنار تیرک راه بند
    تازیانه می زنند
    عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
    روزگار غریبی است نازنین...
    آنکه بر در می کوبد شباهنگام
    به کشتن چراغ آمده است 
    نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
    عشقــــ که زوری نیست...♡

    لایق وفا باشی او جفا کند سخت است

    مثل یک غریبه اگر با تو تا کند سخت است

     مست دیدنش بشوی، غرق بوسه اش بکنی

     او برای یک لبخند پا به پا کند سخت است

     اسم کوچکش دایم ذکر هر شبت باشد

     او به نام فامیل ت اکتفا کند سخت است

     عاشقی که زوری نیست، چاره غیر دوری نیست!

     او برای این دوری هی دعا کند سخت است...

    دوستت دارم....

    حتی یک بار نگفتی: دوستت دارم 


    فکر کن...! کنکور بدهی اما نتیجه اش اعلام نشود! 

    آمار سایت
  • کل مطالب : 331
  • کل نظرات : 137
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 150
  • آی پی امروز : 106
  • آی پی دیروز : 361
  • بازدید امروز : 203
  • باردید دیروز : 531
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,173
  • بازدید ماه : 7,926
  • بازدید سال : 58,561
  • بازدید کلی : 1,118,743
  • تنهایے

    تنـہــایے بــכ اωـت! 

    امـا بـכتـر از آن، 

    ایـטּ اωـت ڪـہ بـפֿـواهے تنــہــایے ات را با آכҐ هـاے مجـازے پر ڪنـے؛ 

    آכҐ هایے ڪــہ بـوכ و نبـوכشاטּ بـہ روشـטּ یا פֿـامـوش بوכטּ یڪ چراغبـωـتگے כارכ !

    نیستی...

    میان این همه مهمان ، 


    چقــدر تنهایم ! 

    وقتی ، 

    در بین این همه کفش ... 

    کفش های تو 

    .... نیست ! 

    بال های عاشق من...

    آن پرنده که در آسمان می بینی کبوتر نیست ! 


    " دوستت دارم "های جَلد من است که دارد بال بال می زند...